بلاخره دخترم راه افتاد
روز عید داشتم با خودم فکر می کردم :پس دکتر انصاری چی شد گفتی دخترت واسه عید راه می افته پس چرا راه نمی ره؟نکنه مشکلی داشته باشه؟ ای بابا این مامانا موجودات عجیبی هستن که صبر و تحمل ندارن حالا 1 فروردین نباشه بشه 3 فروردین مگه چه اتفاقی می افته بله 3 فروردین ساعت 12:26 دقیقه ظهر من داشتم تلفنی با خاله جوون لیلا حرف می زدم که یهو بابایی جیغ کشید و من متوجه راه رفتن دخترم خونه آبا شدم اونقدر ذوق کرده بودم که هر جا می رفت می رفتم و نگاه می کردم آخه خیلی با مزه راه می رفت الهی مامان قربون راه رفتنت بره دختر نازم...
نویسنده :
مامان اکی
11:11