النا در شروف 18 ماهگی
دختر نازم
خیلی وقت بود مامانی واست نمی نوشت حالا یا از شلوغی سرش بود یا تنبلیش بماند اما الان قول می دم که بیشتر به وبلاگت سر بزنم و مطالب جدید بنویسم
عکس بالا در نمایشگاه گل و گیاهه که به اتفاق خونواده عمو غفاری رفته بودیم
اینم بابایی با النا خانم و عمو غفاری با ایلیا خان
اینم النا خانم در داخل شومینه خونه جدید
النا در خواب شیرین
مامان فدات بشه که توی خوابم شاد و خوشحال ایشاالله همیشه لبخند روی لبهات باشه گلم
اینم بازم النا خانمه که پیش باباییش لالا کرده
اینم الی خانم توی حیاط آبا جوون
اینم الی و بابایی در راه مهد کودک
اینم قهرمان سرسره دنیا النا محمدی
اینم الی و دوست جدیدش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی