حرف زدن النا جوون
دختر نازم الان کم کم شروع به حرف زدن کردی و بر خلاف اغلب بچه ها اولین کلمه ای که به زبون آوردی ماما بود بعدش بابایی
و حالا چند کلمه دیگه هم بهش اضافه کردی
مامان:النا مامانو چند تا دوست داری
النا:10 تا
یه سری کلمات بی مفهمو از نظر من هم می گی که مطمئنا از نظر خودت کاملا مفهوم داره
راستی دیروز یه کلمه جدید به کلماتت اضافه کرده بودی این چیه
به هر چیزی می رسیدی می گفتی این چیه؟ و مامان هم عشق می کرد.با بابایی وایساده بودیم و همش یه کاری می کردیم که شما این کلمه رو تکرار کنی
چند روز پیش سالگرد 10 سالگی فوت داشی بود .شما آب می خواستی به خاله جوون گفتی:اااااااااا
خاله جون؟الی جوون ااااا چیه بگو آب می خوام
النا:آب آب آب آب
از اون روز به بعد از کلمه آب خوشت اومده و هر وقت که دوست داری چه تشنه باشی و چه نباشی همش می گی آب آب آب ....
وقتی می خوای بپری بغل بابایی می گی:2
و بابایی می گه؟1 -2-3
و می پری توی بغل بابایی