النا جوونالنا جوون، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

النا عشق مامان و بابا

تولد ارغوان

گل زیبای من !!!!بلاخره روز سه شنبه 23/7/92 فرا رسید   و همگی (آبا جوون،بابایی،مامان و النا خانم) به طرف   تهران راه افتادیم.البته بابایی رفته بود قزوین ماموریت   ما ماشینو برداشتیم و عوارضی قزوین بابایی رو هم سوار   کردیم و قزوین رو به مقصد تهران ترک کردیم البته شما کل    راه زنجان قزوینو بغل آبا جوون لالا کرده بودی و مامانی   پشت فرمون هر چند وقت یه بار نگاهی بهت می انداخت   و قربون صدقت می رفت.   راستی توی عوارضی قزوین بابایی واسمون کلی چمبر   خیار گرفت که انصافا مزه خیار بوستان داشی رو می داد    4 نفری حمله ...
8 آبان 1392
1