همایش شیر خوارگان حسینی
اي تير، خطا كن! هدفت قلب رباب است
يا حنجرة سوختة تشنة آب است؟
كوتاه بيا تير سه شعبه، كمي آرام
هوهو نكن اين شاپرك تبزده خواب است
او آب طلب كرده فقط، چيز زيادي است؟
گيرم كه ندادند ولي اين چه جواب است؟
رنگش كه پريده، دو لبش مثل دو چوب است
نه، تير! تونه، چارة كارش فقط آب است
□
اين طفل گناهي كه نكرده كمي انصاف
اينجاست، ببينيد كه حالش چه خراب است
اين مرثيه را ختم كنيد آي جماعت!
يك جرعه نه، يك قطره دهيدش كه ثواب است
چقدر دردناکه که جلوی چشم مادر طفل شیرخوارشو بکشن
دیروز 17/8/1392 مصادف با 4 محرم الحرام و روز جمعه بود چند روز قبل
اطلاعیه ای دیدم مبنی بر اینکه همایش شیر خوارگان حسینی در حسینیه
اعظم زنجان برگزار میشه
من و آبا و النا خانم هم عزم و جزم کردیم و با هم صبح زود رفتیم اونجا ،
هر چند که اونقدر شلوغ بود که داخل حسینیه پر شده بود و درها
رو بسته بودن مجبور شدیم بیرون بشینیم اما خیلی با صفا بود هر چند
که النا خانم همش به فکر خوردن بیسکویتش بود اما مامانی سعی
کرد یه خورده برات توضیح بده
قبول باشه گلم