بدون عنوان
از خدا دیگر هیچ نمیخواهم ، دیگر هیچ آرزویی ندارم ، رویایم را
میخواستم که به آن رسیدم ، دنیا را میخواستم که آن را به دست
آوردم ، رویایی که همان دنیای من است، و تویی که همان دنیای
منی
مرسی عمو علی جوون که عکسمو قشنگ تر کردی
دوستای عزیز اگه دوست دارین روی عکس نی نی هاتون کار بشه به این وبلاگ مراجعه کنی.
گل نازم،فردا شما 4 ماهگیتو تموم کرده و وارد 5 ماهگی میشی،روزای اول که بدنیا اومده بودی با خودم می گفتم یعنی من می تونم ای نی نی کوچولو رو بزرگ کنم نکنه وقتی بغلش کردم بیوفته یا وقتی می خوام بشورمش از دستم لیز بخوره اما نفسم،با کمک آبا و بی بی شما 4 ماهو پشت سر گذاشتی و روز به روز بزرگتر بشاش تر و زیبا تر می شی.
وقتی سرتو روی دست مامانی می ذاری و خوابت می بره خدا رو شکر می کنم که وجودم می تونه بهت آرامش بده و می تونی روی دستام یه خواب راخت داشته باشی.
فردا نوبت واکسنته خیلی نگرانم چون واکسن 2 ماهگیت خیلی درد داشت امیدوارم اینبار درد نداشته باشه یا حداقل دردش کمتر باشه.امیدوارم
من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟
پنجره ی اتاقم را باز می کنم و فریاد می زنم
تنهاییت برای من ...
غصه هایت برای من ...
همه بغضها و اشكهایت برای من ..
بخند برایم بخند
آنقدر بلند
تا من هم بشنوم صدای خنده هایت را...
صدای همیشه خوب بودنت را
در حال و هوای زندگی ام و در دنیایی که تو همه زندگی منی
و آخرین خط و هزاران نقطه چین برای رسیدن به آغازها
دوستت دارم ای عاشقانه ترین لحظه بی پایان زندگی ام