اولین برف در زندگی النا جوون
گل زیبای زندگی ما بلاخره اولین برف توی فصل پاییز بارید و النا زیباترین تجربشو کسب کرد هوا سرد بود اما مامانی واسه اینکه بتونی برفو توی دستات لمس کنی واست شال و کلاه کرد و رفتیم حیاط هر چند که اولش از برف ترسیدی فکر می کردی که برف داغه من کلی راجع به برف واست صحبت کردم اما النا خانم نمی خواست قبول کنه که برفو لمس کنه وقتی خواستم برفو بذارم توی دستات گریه کردی و خودتو چسبوندی به مامانی . منم اسرار نکردم چون بلاخره یه روزی می رسه که عاشق این خلقت خدا و زیبایی هاش می شی &nb...
نویسنده :
مامان اکی
13:47